نوایی نوایی،
نوایی نوایی
نوایی که از کودکی در دل و جان استاد بود. شاید مشهورترین نغمه ایی که بر روی نت های موسیقی مقامی خراسان همراه شد و سالهای سال است که همگان نوای خراسان را بنام او می شناسند. شاید روزی که ”طبیب اصفهانی” این شعر را سرود، خودش نیز تحولات شگرف پیرامون این متن و آهنگ را تصور نمی کرد.
اما آنچه شخصیت استاد را بیش از پیش در میان مردم محبوب ساخت نه این نوا، که هم نوایی او با درد و رنج مردم از نبود مدرسه و تحصیل کودکان بود. وقتی اتوبوس او در سال ۱۳۶۴ با مسافری از مشهد به خواف رسید، نوای دلنیش ”دوتار” و همراهی اش با جامعه یاوری جنوب خراسان که امروز ”جامعه یاوری فرهنگی” می نامیم اش، شروع شد.
”مجتبی کاشانی” مسافری بود که حدود ۴۰ سال بعد از آن شب نشینی عاشقانه در منزل استاد و دوتار اش، مسیر مدرسه سازی را با نوای دلنشین ساز عثمان دلنشین تر کرد. به نقل از مجتبی و عثمان آن شب بعد از استراحتی کوتاه تا سپیده دم استاد مینواخت و مجتبی شعر میخواند و سرود عاشقی را برای سالهای پیش روی مدرسه سازی در ایران عزیز، ساز می کردند.
بیا عثمان که از غم هر دو نالیم
بنالیدن کنار هم ببالیم
دوتار از تو دو بیتی از من زار
بنالیم ای بنالیم ای بنالیم
وحدتی که در کنار دیگر یاوران جامعه یاوری فرهنگی تا امروز بیش از ۱۰۰۰ مدرسه را ساخت. خودش میگفت ”سازُم” جز در راه مدرسه سازی ننواخته و تا اکنون قِرانی از نواختن دوتار نگرفتم. اما چیزی که عثمان را عثمان تر کرد برداشتن مرز بین شعیه و سنی بود. هیچگاه از ارادت به مولا علی دست برنداشت و دائم بر وحدت تکیه داشت. شاید ارزش نمادین آن شب رویایی بین مجتبی و عثمان همین پیام وحدت را تاکید می کرد.
بزن عثمان من و تو هر دو مستیم
خوش آن شب را که در وحدت نشستیم
دو یار شیعه و سنی به خلوت
کمر بر رونق میخانه بستیم
حال عثمان عزیز
در کنار یار دیرین ات ”مجتبی” وصال یار گیرید و نغمه های دوتار ات را که جاودان است برایمان به یادگار بگذار. نه عمر کوتاه ۵۷ ساله مجتبی و نه پایان ۹۴ سال عمر پر برکت تو این مسیر میسور مدرسه و آموزش را متوقف می کند و تا روزگاران هست نوای، ”نوای ات” در کنار مدارس بنیاد نهاده، سرپناه درس دلدادگی و عاشقی برای فرزندان این آب و خاک است.
روح بلند و ارجمند تو همچون نوای دوتاری ات جاودان باد.
روح هر دو عزیز شاد و قرین آرامش و رحمت الهی 🤲