پل مجموعه شعر مجتبی کاشانی ( م سالک)
ذهن ما زندان است
ما در آن زندانی
قفل آن را بشکن
در آن را بگشای
و برون آی از این دخمه ی ظلمانی
نگشایی گل من
خویش را حبس در آن خواهی کرد
…
ذهن ما باغچه است
گل در آن باید کاشت
و نکاری گل من
علف هرز در آن میروید
زحمت کاشتن یک گل سرخ
کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است
گل بکاریم بیا
تا مجال علف هرز فراهم نشود
بی گل آرایی ذهن
نازنین
نازنین
نازنین
هرگز آدم، آدم نشود.
عواید حاصل از فروش این کتاب به ساخت مدرسه و ارتقای دانش دانشآموزان مناطق محروم اختصاص خواهد یافت.
نویسنده: استاد مجتبی کاشانی (م سالک)
موضوع: مجموعه شعر