آن چه از یاران شنیدم
آن چه در باران گذشت…
آن چه در باران ده
آن روز
بر یاران گذشت…
های های مستها پیچید در بن بستها
طرح یک تابوت در رویای بیماران گذشت…
کوهها را در خیال پاک تامرز غروب
سیلی از آوای اندوه عزاداران گذشت
کاروان دختران شرمگین روستا
لاله بر کف در مهی از بهت بسیاران گذشت
در ته تاریک کوچه یک در یچه بسته شد
انتظار بی سرانجام بد انگاران گذشت…
جای پایی ماند و زخمی سبزه زارانرا به تن
جمعه ی جانانه ی گلگشت عیاران گذشت
تا به گورستان رسد دیدار اهل خاک را
منوچهر نیستانی در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در کرمان متولد شد. او تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رسانید. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون تهران پشت سر گذاشت سپس در سال ۱۳۳۴ خورشیدی به دانشسرای عالی تهران راه یافت و در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل گردید. از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در دبیرستانهای شاهرود به تدریس ادبیات فارسی پرداخت سپس به تهران منتقل شد و در سال ۱۳۵۷ بازنشسته گردید.
نخستین شعرهای نیستانی در روزنامههای بیداری و هفت واد و اندیشهٔ کرمان چاپ رسید و اولین دفتر شعرش با نام «جوانه» در سال ۱۳۳۳ نیز در کرمان منتشر شد. مجموعه شعر بعدی نیستانی درسال ۱۳۳۷ با عنوان «خراب» در تهران چاپ شد. در همان سال خارستان دیوان ادیب قاسمی کرمانی را با تصحیح و تحشیه منتشر کرد. مدتی نیستانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار شد و اشعار و ترانههایی برای کودکان سرود. سومین دفتر شعر نیستانی با نام «دیروز، خط فاصله» به سال ۱۳۵۰ منتشر شد. و برگزیده اشعاری از او با نام «دو با مانع» در سال ۱۳۶۹ چاپ شد. وی علاوه بر سرودن شعر، در زمینه پژوهش ادبی و ترجمه نیز فعالیت داشته است.
منوچهر نیستانی پدر توکا نیستانی و مانا نیستانی کاریکاتوریستهای معاصر است. وی تحصیلات خود را تا نیمهٔ دبیرستان در زادگاهش، کرمان، گذراند. نخستین اشعارش در روزنامههای بیداری و اندیشه کرمان به چاپ رسید. در ۱۳۳۲ عازم تهران شد. درسش را در مدرسه دارالفنون ادامه داد. شعرهای تند سیاسی اش را با نام مستعار در روزنامههای چلنگر و توفیق و رزم و مردم به چاپ رساند. پس از اتمام دورههای آموزشی اولیه در ۱۳۳۴ در دانشسرای عالی تهران شروع به تحصیلات آکادمیک کرد و در ۱۳۳۷ در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی لیسانس گرفت.
نیستانی چند شعر هم برای کودکان سروده است. او شعرها و نوشتههای کودکانه اش را در سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۵ بیشتر با نام مستعار «نینی» در صفحه کودکان مجله «امید ایران» به نامهای «بچههای امروز» به چاپ میرساند. نیستانی از ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در شاهرود به کار معلمی مشغول شد و در مدارس آنجا ادبیات تدریس میکرد. سپس انتقالی اش را از شاهرود گرفت و رهسپار تهران شد. مدتها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشتغال داشت. برای سرودن شعر به آسودگی ذهن نیاز داشت، به همین سبب، خود را در ۱۳۵۷ بازنشسته کرد.
نیستانی در شعر سنتی، نیمه سنتی و آزاد طبع آزمایی کرده، اما تشخصش بیشتر در قالب و نوع اول بوده است. زبان شعری اش پخته و مستقل و مضامین اشعارش غالبا اعتراضی آکنده از احساسات بود. همچون نصرت رحمانی و در ادامه کار او کلمات و تعابیر روزمره را به وفور وارد شعر خود کرد و ماهیتی شاعرانه به آنها بخشید.. آزاد شاید تنها شعر موفق کارگری در شعر امروزی فارسی است که شعر «درهای کارخانه» کارل سند برگ را یادآور میشود.
از نیستانی آثار چاپ نشدهای نیز در زمینهٔ پژوهش وجود دارد که اجل مهلت انتشار آنها را به او نداد.
از جملهٔ آنها «یادداشتهایی بر کنارهٔ کتاب» است که گردشی در دیوانهای شعر از جمله «دیوان نظامی» است و «مقدمه ای بر مقدمهٔ متون کهن فارسی».
نیستانی در ۲۹ اسفند ۱۳۶۰ در حالی که هنوز ۴۵ سال از سنهٔ زندگی اش را سپری میکرد، سکته قلبی کرد و زندگی را وداع گفت وی در بهشت زهرای تهران قطعه 89 ،ردیف 69 ،شماره 37 به خاک سپرده شد.