یاوری در سال ۱۳۹۹ در سبزه زار کویت منزل گرفتم ای دوست … یاوران [...]
دانه باشيم ، نه سيب طرح «تولید حین آموزش» مفهوم موسسه نیکوکاری از نگاه جامعه [...]
گر تو سبزی سبزم گر تو شادی شادم من زشیرینی تو فرهادم اسمِ اسفند [...]
عشق يعنی خويشتن را گم كنی عشق يعنی خويش را گندم كنی عشق يعنی خويشتن [...]
جامعه یاوری فرهنگی در راستای توسعه فعالیت‌های فرهنگی خود در کنار فعالیت‌های سازندگی و ساخت [...]
در میان هر سیب دانه ی محدودی ست در دل هر دانه ،سیب ها نامحدود [...]
شکرانه ی بازوی توانا بگرفتن دست ناتوان است بانی محترم، یاور گرامی؛ جناب آقای داوود [...]
ذهن ما زندان است ما در آن زندانی قفل آن را بشکن در آنرا بگشای [...]
ای آنکه پس از ما به جهان خانه کنی ای کاش که زلف زندگی شانه [...]
شکرانه ی بازوی توانا بگرفتن دست ناتوان است این دبستان در شهر كارون، استان خوزستان [...]
در مجالی که برایم باقیست، باز همراه شما مدرسه ای می‌سازیم، که در آن آخر [...]
عشقبازی به همین آسانی ست… که دلی را بخری بفروشی مهری شادمانی را حرّاج کنی [...]
حسن باران این است که زمینی ست، ولی آسمانی شده است و به امداد زمین [...]
شعرهایم را نثارت میکنم تا که دنیا را پر از گندم کنی نانوا می باش [...]
«به اسم صانع محض» یار خوب و گرامی، بانی محترم جناب آقای ناصر فخر [...]
