جلیل بریچی معلمی است که شیوههای خلاقانهای برای آموزش کودکان به کار میبندد. او در سیستان و بلوچستان زندگی میکند و یکی از معلمانی است که توسط جامعه یاوری، زیر پوشش طرح «با من بخوان» و طرح آموزش «آواورزی و الفباورزی» قرار گرفته است. با او گفتگو کردهایم و از ایدههای خلاقانهاش در تدریس پرسیدهایم.
لیلا عابد- انگیزه را میشود در صدا هم دید. عشق به کار و شوق پیشرفت کردن را هم. وقتی پای صحبت معلم جوانی از سیستان و بلوچستان مینشینی، دلت شیرین میشود از این همه عشق و علاقهای که به حرفه مقدس آموزگاری دارد. وقتی که از او شیوههای تدریس را میشنوی، حتی اگر سررشتهای هم نداشته باشی و ذوقی هم نه، خواسته و ناخواسته وادار به تحسین میشوی.
جلیل بریچی از آن معلمهای خوشذوق و پیگیر است که از پا نمینشیند. از هر فرصتی استفاده میکند تا آنچه را در اختیار دارد، برای ارتقای دانش خود و بهتر شدن شیوههای آموزشش استفاده کند. او که در حاشیه زاهدان به عشایر تعلیم میدهد، این اندوختهها را با تمام و کمال با همکارانش تقسیم کرده است و حالا یکی از خلاقترین معلمان طرح با من بخوان لقب گرفته. کسی که با کمترین امکانات، بیشترین تفاوت را در یادگیری بچهها ایجاد کرده است. بریچی لیسانس روانشناسی دارد و میگوید عاشق معلمی است. ماجرای خلاقیتهایش را در آموزش بچهها از زبان خودش بخوانید:
مجریان طرح با من بخوان در استان سیستان و بلوچستان وقتی برای بازدید آمده بودند خیلی تحت تاثیر فعالیتهای شما قرار گرفتند و از شما به عنوان یک معلم خلاق یاد میکردند. مگر چه کار کردهاید؟
در فضایی که ما کار میکنیم، امکانات آموزشی بسیار کمی وجود دارد. ما حتی امکانات اولیه تدریس را هم نداریم. شاید چیزی که نظر مجریان با من بخوان را جلب کرده، تلاش ما برای فایق آمدن به این محرومیتها باشد. من سعی میکنم هرآنچه که در کارگاههای آموزشی با من بخوان یاد گرفتهام، با همکارانم به اشتراک بگذارم. متاسفانه به دلیل گستردگی زیاد استان و پراکندگی مدارس، همه معلمها نمیتوانند تحت پوشش طرح با من بخوان قرار بگیرند. بنابراین، من سعی میکنم آنچه را که یاد گرفتهام به آنها آموزش دهم، کتابهایی که در طرح با من بخوان به ما دادهاند، به آنها امانت دهم و کاری کنم تا آنها هم از فواید این طرح بهرهمند شوند.
طرح با من بخوان چه تاثیری در شیوههای آموزشی شما گذاشته است؟
طرح با من بخوان ایدههای بسیار خوبی به ما داد. یکی از روشهایی که ما از آن استفاده کردیم اجرای نمایش بود. همچنین استفاده از آهنگ و تن صدا و کار با گواش در یاددهی به دانشآموزانم تاثیر مستقیمی داشت. با من بخوان و آواورزی باعث شده است خود کودکان در کتابخوانی بسیار تشویق شوند؛ در واقع عاشق کتاب شدهاند و کتاب خواندن برایشان یکجور سرگرمی است. ما در مدرسهمان «کلاس کتابخوانی» راهاندازی کردیم. برخی کلاسهای درس در مدرسه، به دلیل رسیدگی نشدن و خالی ماندن، تبدیل به انبار شده بودند، ما سعی کردیم این محلها را تمیز کنیم تا وضعیت بهتری داشته باشند. حالا ما 3 کلاس کتابخوانی مجهز به کتابخانه داریم که با استفاده دانشآموزان کاملا فعال شده است. بچهها نه فقط در کلاس کتابخوانی فعالند، بلکه خودشان درسهایی را که از با من بخوان آموختهاند، در خانه تمرین و اجرا میکنند. آنها تمام کتابهایی را که در کتابخانه موجود است کامل خواندهاند و این کتابها را به خانه میبرند و برای پدر و مادرهایشان میخوانند.
گفتید آموختههایتان را از این طرح، با معلمان دیگر در میان میگذارید. چطور این کار را میکنید؟
کلاسهای آموزشی که در این زمینه برگزار شد، مورد استقبال بسیار زیاد همکارانم در اداره عشایر قرار گرفت. همه ما دیدیم که این دورههای آموزشی، در شیوههای تدریس ما در کلاسهای درس بسیار کاربردی هستند. بنابراین تصمیم گرفتم محتوای کلاس را به همکارانم، کسانی که نمیتوانند در این دورهها شرکت کنند، منتقل کنم. از جمله راههایی که مطالب را منتقل کردم استفاده از فضای مجازی بود. در گروه تلگرامی ایجاد کردم و این مطالب را در آن به اشتراک میگذارم. حتی برخی معلمان که در زاهدان تدریس خصوصی میکنند از روشهای آواورزی و با من بخوان در کلاسشان استفاده میکنند. جالب است که بدانید در این گروههای مجازی، خانوادههای بچهها هم عضو هستند. حتی بعضیهایشان از فعالیت کودکانشان عکس میگیرند و منتشر میکنند. مطمئنا احساس خوبی دارند از پیشرفت کودکانشان و تلاش فرزندانشان برای یادگیری بهتر. حتی گاهی کودکان مطالبی را که در کلاس درس یاد میگیرند در خانوادههایشان تمرین میکنند و به پدر و مادرهایشان تلفظ درست کلمات را آموزش میدهند.
مشابه کاری که شما در قالب آواورزی و الفباورزی با بچهها کار می کنید؟
بله. البته ما تمرینات آواورزی و الفباورزی را گستردهتر کردهایم. یکی از روشهایی که من در کلاس خودم استفاده کردم و نتایج بسیار مثبتی داشت طراحی لباسی است که تمام کارتهای حرف الفباورزی را روی آن چسباندهام. این لباس را به تن میکنم و با این روش بچهها ضمن اینکه میتوانند حروف را ببینند، زودتر حروف را یاد میگیرند. روش دیگر استفاده از آکواریوم حروف الفبای فارسی برای دانشآموزان است. درون این آکواریوم کارتهای حروف الفبا به شکل ماهی است. این خلاقیت باعث شد ذهن دانشآموزان در یادگیری مطالب فعالتر باشد و چیزی که به آنها یاد میدهم بهتر در ذهنشان بماند.
یکی دیگر از روشهایی که در کلاسم استفاده کردهام استفاده از داستانک و داستانهای آهنگین است. به عنوان مثال شعرهایی که بچهها یاد میگیرند، با استفاده از نوعی طبل محلی به صورت ریتمیک مینوازیم. به این صورت کودکان شعرها را با موسیقی و آهنگ یاد میگیرند و به ذهن میسپارند. ضمن اینکه فضای مفرحی هم برای دانشآموزان به وجود میآید و دانشآموزان با دست زدن هم شادابتر میشوند و هم همه حواسشان به درس جمع میشود و یادگیری را فرایندی شاد میبینند.
همه اینها خلاقیت خودتان هستند یا از کارگاههای آموزشی یاد گرفتهاید؟
جالب است بدانید من تنها دو ساعت در این کلاسهای آموزشی شرکت داشتم. اما همان دو ساعت آنقدر برایم مفید و موثر بود که به دنبال سیدیهای آموزشی این حوزه و این آموزشها باشم. این کارگاه مطالب بسیار آموزندهای به من یاد داد. پس از آن من تا جایی که میتوانستم، فیلمهای مربوط به این دورهها را دیدم و نکتهبرداریهای لازم را انجام دادم.
در حال حاضر به چه امکاناتی نیاز دارید که آموزش را در این منطقه فراگیرتر کند؟
خوشبختانه با اقداماتی که برای یادگیری کودکان انجام شده و استقبال خوبی که از روشهای اجرایی در کلاسها دیدهایم، قرار است مدرسهسازیهای بیشتری صورت گیرد. حتی قول مدرسه هوشمند را هم از مسئولان گرفتهایم.